جدول جو
جدول جو

معنی تاج دوله - جستجوی لغت در جدول جو

تاج دوله
از توابع جلال ازرک جنوبی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(جُدْ دُ لَ)
دهی است از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری بابل، کنار رود خانه خان رود. دشت، معتدل مرطوب مالاریایی، دارای 70 تن سکنه می باشد. آب از رودخانه. محصول آن برنج، کنف، صیفی، پنبه، غلات، شغل اهالی زراعت، راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(جُدْ دُ لَ)
ابن اسکندر، دومین مرد سلسلۀ بنی اسکندر از خاندان پادوسبانان طبرستان وی از 881 هجری قمری/ 1453 میلادی تا 897 هجری قمری / 1476 میلادی حکومت کرد. (رجوع به سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 146 و 144 و رجوع به التدوین شود)
ابن ملک بیستون بن گستهم بن تاج الدوله زیاد و برادر کیومرث بن بیستون از امراء مازندران. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 333 و 591 شود
صیاد از حکمرانان سلسلۀ پادوسپان در رویان و رستمدار طبرستان (از 723- 734 هجری قمری) (التدوین)
لغت نامه دهخدا
(جِ لَ/لِ)
عبارت از ذات لاله است. (آنندراج) (مجموعۀ مترادفات ص 301). حقۀ لاله، تاج نرگس و گل. (مجموعه مترادفات ص 301)
لغت نامه دهخدا
(اَ قَهْ)
پادشاه. (آنندراج). افسرخواه. دوستدار و خواهندۀ تاج. تاج پرست:
روا رو برآمد که بگشای راه
که آمد نوآیین گو تاج خواه.
فردوسی.
رجوع به تاج پرست شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند، 60 هزارگزی شمال باختری خوسف 30 هزارگزی شمال خاوری خور، جلگه، گرم سیر با 326 تن سکنه، آب از قنات محصول آنجا غلات، پنبه، شغل اهالی زراعت، مالداری، راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
ده کوچکی است از دهستان زیر کوه بخش قاین شهرستان بیرجند 118 هزارگزی جنوب خاوری قاین، کوهستانی سردسیر با 16 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَ هََ)
آنکه کلاه سقرلاتی دوازده ترک دوزد و آن پوشاک قزلباشان است ... (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَفْ یَ)
پادشاهی ده. بزرگ گرداننده. ارجمندکننده:
وی بصدای صریر خامۀ جانبخش تو
تاج ده اردشیر تخت نه اردوان.
خاقانی.
باج ستان ملوک تاج ده انبیا
کز در او یافت عقل خط امان از عقاب.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 45).
ای گهر تاج فرستادگان
تاج ده گوهر آزادگان.
نظامی.
کمر دزد را دانم از تاج ده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاج خواه
تصویر تاج خواه
افسر خواه دوستدار و خواهنده تاج تاج پرست، پادشاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاج دوز
تصویر تاج دوز
آنکه کلاه سقرلاتی دوازده ترک دوزد و آن کلاه قزلباشان بوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاج ده
تصویر تاج ده
پادشاهی ده، ارجمند کننده
فرهنگ لغت هوشیار
از انواع گیاهان است
فرهنگ گویش مازندرانی